خانواده و مصرف كالاهاي فرهنگي جديد

گلچینی از مطالب دینی و پاسخ به سئوالات

خانواده و مصرف كالاهاي فرهنگي جديد


 

:

خانواده و مصرف كالاهاي فرهنگي جديد

مقدمه

دفتر مطالعات و تحقيقات زنان با پژوهش بر تاثير مصرف كالاها ي فرهنگي جديد بر خانواده و كاركردهاي آن و مسئوليت نهادهاي مختلف در قبال اين پديده ، يكي از مباحث مهم در حوزه مطالعات فرهنگي را كه مي تواند كاركرد خانواده ، هويت جنسي و موقعيت هاي زن در خانه و اجتماع را به چالش گذارد ، به بحث و بررسي گذاشته است .

آنچه موضوع مصرف كالاهاي فرهنگي جديد را با اهميت مي سازد دو نكته است : نخست آنكه رواج استفاده از آنها را به دليل ارزاني و سهولت دسترسي و نيز بدليل تنوع و جذابيت برنامه ها ، از قشرها ي مرفه به عموم جامعه و از كلان شهرها به شهرهاي كوچك و روستاها ، توسعه مي دهد ؛ دوم آنكه بر خلاف اينترنت ، محصولات شبكه ماهواره و   DVD غالبا در جمع خانواده مصرف و در محافل خانوادگي و گروهي درباره آن بحث و گفتگو مي شود و اين بدان معناست كه استفاده از اين كالاها در فضاي گروهي مشروعيت مي يابد و در خانواده مهر تاييد مي خورد و توسط شبكه اي از مفاهيم حمايت مي شود .

كالاهاي فرهنگي جديد

ويژگي كالاهاي فرهنگي جديد :

مصرف كالاهاي فرهنگي جديد براي مخاطب ايراني به دلايل ذيل داراي جذابيت است  :

1-  فيلم هاي ارائه شده در رسانه ملي به دليل ضوابط و محدوديت هاي خاص ، فضايي كم و بيش يك دست پديد آورده است ، خروج از اين فضا و تجربه سوژه هاي متفاوت براي مخاطب ايراني جذابيت ايجاد مي كند .

2-  برخي از فيلمها و سريالها تا خصوصي ترين عرصه هاي زندگي فردي و خانوادگي را مي كاود . اين موضوع همذات پنداري مخاطباني را كه در زندگي خانوادگي خود چنين مشكلاتي داشته اند را در پي دارد .

3-  ضعف نگاه پژوهشي و هنري در جامعه هنري داخل كشور كه ناشي از غلبه نگاه اقتصادي ،ضعف بنيه هاي هنري و نافرهيختگي در مديريت هاي هنري است ، اغلب محصولات داخلي را به فيلم هاي كليشه اي و كسالت آور با نتايج از پيش تعيين شده تبديل كرده است .

4-  بسياري از اين كالاها هم زمان در ده ها كشور جهان پخش و توسط شبكه جهاني اينترنت تبليغ مي شوند و هيمنه اين تبليغات به گونه اي است كه ارزشمندي اثر را براي مخاطب باورپذير مي سازد .

5-  يكي از نقش هاي رسانه هاي داخلي ايجاد عطش براي مخاطبان به منظور توجه به آثار بيروني است كه البته در دراز مدت به بازشدن فضاي رسانه ملي كمك مي كند . افزون براين در برخي برنامه هاي رسانه ملي با ارائه اطلاعات مربوط به اين كالاها ، مخاطب به نسخه هاي اصلي فيلم راهنمايي مي شوند .

6-  برخي خانواده ها در  نواحي مرزي و مناطق روستايي به دليل ضعف فرستنده هاي داخلي ، تجهيزات ماهواره اي را براي دريافت تصاوير واضح از شبكه هاي داخلي تهيه كرده اند و پس از تهيه ، به استفاده از آن ، براي ديدن  شبكه هاي ماهواره اي خارجي نيز ترغيب شده اند .

مصرف فرهنگي

تاثيرات بوجود آمده از مصرف كالاهاي فرهنگي جديد :

1-    تحولات هويتي :

در وضعيت جهاني شدن با هويت هاي متكثر و الگوهاي متعدد سبك زندگي رو به رو مي شويم . در فرايند جهاني شدن كالاهاي فرهنگي در بستر تضعيف پايگاههاي هويت ساز گذشته تكثير و مصرف مي شود  و هويت هاي فردي ، گروهي و جنسي با محوريت مصرف كالاهاي فرهنگي شكل مي گيرد و متحول مي شود .

2-    تاثيرات آموزشي و تربيتي :

 والدين دل سوز غالبا نسبت به محتواي برنامه هاي تلويزيوني ،رايانه اي ،اينترنتي و ماهواره اي حساس اند ،اما نسبت به تاثيرات مثبت و منفي استفاده مستمر از اين ابزارها صرف نظر از محتواي برنامه ها ،چندان حساسيتي نشان نمي دهند .علاوه برا ين، بايد زماني اين كالاها  در اختيار آنها قرار گيرد كه اين رسانه ها ابزاري در اختيار آنها باشد نه آنها ابزاري در خدمت رسانه ها.

3-    تحول در روابط اجتماعي و خانوادگي :

 رايانه و اينترنت فضايي جديد در برابركاربران گسترده اند كه به «واقعيت مجازي »شناخته مي- شود .در ارتباطهايي كه شخص در فضاي اينترنتي برقرار مي كند ويژگي هاي بنيادي مانند نام ، جنسيت ، قيافه و فرهنگ و مليت ها  ممكن است جرح و تعديل گردد يا يكسره ناديده گرفته شود . همچنين در فضاي مجازي امكان اينكه افراد خود را به جاي ديگري معرفي كنند يا كدهاي اشتباه ارسال كنند فراوان است .

پيامد ديگر توسعه ارتباطات مجازي آن است كه انگيزه برقراري روابط حقيقي و همچنين توانمندي برقراري تعامل شخصي را كاهش مي دهد .

فضاي مجازي سبب مي شود ما با نگاهي غير واقع بينانه و ايدئاليستي وارد دنياي عيني شويم و باعث افزايش خشونت و تضعيف اشتراك مساعي و يكدلي مي شود .

رسانه هاي ملي با شكستن مرزهاي فرهنگي باعث مي شوند عرق ملي و حساسيت درباره حفظ ميراث فرهنگي و ارزش ها كم گردد .

از پيامدهاي ديگر مصرف اينترنت بر روي كاربران خود اين است كه حساسيت زدايي از ارتباط با بيگانگان مي باشد  . 

4-    تاثير برحوزه اخلاق جنسي :

مهمترين تاثير رسانه هاي تصويري بر حوزه اخلاق جنسي ، عادي سازي روابط جنسي خارج از چارچوب ازدواج است . تحقيقاتي كه درباره جوانان مبتلا به سكس انجام شده نشان داده است اين برنامه ها روابط جنسي را براي آنان به امر طبيعي تبديل كرده است و همين نكته،  علت اقدام 75 درصد آنان به روابط جنسي بوده است .

همچنين مشاهده فيلم هاي پورنو در بين همسران در دراز مدت باعث افزايش مطالبات جنسي و آستانه رضا مندي جنسي مي شود ، در نتيجه روابط جنسي خارج از محدوده خانواده افزايش مي- يابد .

پيامد ديگر اين كالاي فرهنگي كه زن را صرفا ابزاري جنسي نمايش مي دهد باعث عدم رغبت به ازدواج در دختران مي باشد .

5-    ظهور پاد فرهنگ:

 رسانه هاي جديد در سرعت بخشيدن به تحولات فرهنگي به سمت فضاي مدرنيته و پسا مدرنيته نقش به سزايي دارند.  اما در اين ميان شاهد ظهور جريان هاي مقاومت در قالب بازگشت به سنت ها ، باستان گرايي و معنويت گرايي نيز بوده ايم .

در جامعه ما تمايل به فال بيني ،احياي مناسبات قوميتي ، ظهور پديدهاي عرفاني شرقي و عرفاني آمريكاي لاتين ، خرافه گرايي و حتي ادعاي پيامبري و يا مهدويت دروغين تجلي مي يابد .  

6- تاثيرات سياسي :

 در سال 2002 ، خبرگزاري يونايتد پرس فاش ساخت كه نتانياهو نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي به آمريكا پيشنهاد داده است كه با ايجاد شبكه هاي ماهواره اي با محوريت سكس ، ايران را آماج هجوم قرار دهد . علاوه بر اين ، مهم ترين پيامد اصلي در حوزه سياست را بايد در تاثيرات هويتي به نسل جديد جستجو كرد . تحول در الگوها ي سبك زندگي مطالبات جديدي در نسل جوان ، از جمله آزادي جنسي ، موسيقي و الكل را نشان مي دهد . اين مطالعات با مقاومت نظام در برابر آن به بروز نارضامندي اجتماعي و سياسي مي انجامد . از اين رو بايد نگاهي جديد به مقوله امنيت ملي داشت و سهم آسيب شناسي اجتماعي و فرهنگي را در آن برجسته ساخت .

7- تاثيرات اعتقادي :

فساد در حوزه اخلاق جنسي به آسيب پذيري اعتقادي نيز مي انجامد .هم اكنون آنچه امروزه با عنوان سينماي معناگرا مطرح و در كشور ما نيز كپي برداري مي شود ،گاه نوعي آميختگي مضامين ديني با خرافات و كم رنگ ساختن مرز ميان معارف وحياني و معنويت مدرن را نشان مي دهد.

ويژگي هاي جامعه ايراني در تعامل با كالاهاي فرهنگي

الف) مرزداري و حيا محوري :

 بسياري از فيلم هاي ايراني كه گاه از نظر مناسبات جنسي مورد انتقاد مخاطبان داخلي نيز قرار مي گيرند ، در كشورهاي ديگر در زمره آثار عفيفانه فرهنگي شمرده مي شوند و امروزه سينماي ايران ، سينمايي اخلاقي شناخته شده است .

ب) رقابت مداري و غلبه روابط محفلي :

 فرهنگ همچشمي و رقابت و روابط محفلي بويژه در زنان در جامعه ايراني قوي است .كه تركيب اين دو ويژگي پيامدهايي به عنوان مثال مظلوميت صنفي به همراه دارد كه مي تواند تاثيرات مهمي برجاي بگذارد .

ج) انحصاري و حكومتي بودن رسانه ملي :

رسانه ملي در كشور ما برخلاف بسياري از كشورها رسانه اي انحصاري و حكومتي است . چنين به نظر مي رسد  كه رسانه ملي نتوانسته است به نحو بايسته و با حفظ هويت اسلامي و نمايندگي از نظام،  نمايه اي از رسانه مردمي هم باشد . برخي رفتارهاي رسانه سبب شده است بخشي از مردم با اين احساس كه بايد با اراده خود رسانه  مورد نظر شان را برگزينند به شبكه هاي ماهواره اي روي آورند ، چنان كه پس از حوادث خرداد 1388 ده ها هزار ديش ماهواره در استان هاي كشور فروخته شد . اين افراد كساني بودند كه به انگيزه سياسي و اجتماعي به شبكه هاي خارجي روي آوردند و البته همين زمينه ، براي باز شدن فضاي فرهنگي خانواده از روي آوردن اعضاي آن به برنامه هاي مبتذل كافي است .

د ) غلبه فضاي سياسي :

جامعه ايراني تا حدي سياست زده است . در چنين جوامعي به پيوند ميان سياست ، فرهنگ و اقتصاد به قدر لازم توجه نمي شود . مي توان انتظار داشت در چنين وضعي نارضا مندي هاي سياسي يا سياست گريزي بخشي از مردم در قالب هايي چون فاصله گرفتن از رسانه ملي واكنش هاي فرهنگي مثل كشف حجاب و بد حجابي و تمايل به اقداماتي فرهنگي كه مراكز و مراجع رسمي كشور آنها را غير قانوني به شمار مي آورند ، نمود يابد .

ه) فقدان نظريه جنسي :

بررسي قوانين و سياست هاي وضع شده در سه دهه پس از انقلاب اسلامي ، خلا فقدان نظريه جنسي نظام را كه مبناي حركت هماهنگ و هدفمند اجزاي نظام اسلامي باشد ، روشن مي سازد . هنگامي كه آحاد جامعه الگويي ثمر بخش و مشروع براي پاسخ گويي به اين نياز در دست نداشته باشد ، رفته رفته مراجع موجود كه نسبت به اين نياز غفلت ورزيده اند ، تضعيف و مراجع جديدي جاي گزين آنها مي شوند كه خود را ملزم به حركت در چارچوب شرع و قانون نمي دانند .

بايسته ها و راهكارها

مهم ترين سياست حاكم بر همه نهادها ، افزون بر فرهنگ محوري ، خانواده محوري است . خانواده محوري به اين معنا است كه خانواده نقطه كانوني توجه دولت ، رسانه ها ، روحانيت ، نخبگان ، نهادهاي مردمي و حتي خود خانواده است . نقطه ثقل اقدامات بايد آگاهي بخشي به خانواده ، افزايش حس مسئوليت ، اعتماد به نفس و افزايش اقتدار خانواده و پشتيباني از آن در انجام اقدامات اساسي مي باشد .

1-  مسئوليت نظام اسلامي : در فضاي آرام سياسي مي توان به تدوين اصول و سياست هاي نظام با نگاهي جامع و واقع بينانه پرداخت .

در اين مقام به برخي سياست ها و اقدام هايي كه مي تواند مسئوليت نهادهاي مختلف نظام را در زمينه فرهنگ عمومي و محصولات فرهنگي توضيح داد چنين اشاره مي شود  :

1-1- باز تعريف فرهنگ و باز تدوين شاخص هاي رشد فرهنگي : تدوين نظريه هاي مختلف از جمله نظريه خانواده ، نظريه جنسي ، نظريه تربيتي ، و تدوين الگوي سبك زندگي اسلامي   از جمله پيش نيازهاي تدوين شاخص هاي رشد فرهنگي است .

2-1- طراحي الگوي تقويت اخلاق عمومي و نشاط اجتماعي : با ارائه الگوهاي جديد ، زمينه ساز تدوين محصولات فرهنگي ، بويژه فيلم ها و سريال هايي باشند كه به تغيير نگاه زيبايي شناسانه آحاد جامعه بيانجامد.

3-1- تدوين اصول و سياست هاي حاكم بر حوزه فرهنگ : اين امر مسئوليتي است كه نهادهاي مختلف از جمله تشخيص مصلحت نظام ، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و وزارت ارشاد در قبال آن مسئوليت دارند .

 4-1- مديريت اوقات فراغت : تشكيل اردوهاي كار آموزي و مهارت افزايي ، اردوهاي سازندگي ، گروههاي حفاظت از محيط زيست ، گروههاي امداد و رويارويي با بحران هاي اجتماعي از جمله زمينه هايي است كه مي تواند به تقويت هم گرايي ، احساس مسئوليت اجتماعي ، تقويت نشاط و در عين حال به حل مشكلات اجتماعي كمك كند .

5-1- آگاهي بخشي : بخشي از آگاهي بخشي معطوف به گروه هدف ، يعني خانواده هاست بخش ديگري نيز معطوف به مديران مياني و ارشد و نهادهاي برنامه ريزي و سياست گذاري است .

6-1- هدفمند سازي نظارت بر محصولات فرهنگي داخلي ، هم اكنون رسانه هاي مكتوب با تخصيص صفحاتي به بررسي و نقد فيلم ها و سريال هاي ارجي كه توسط ماهواره ها پخش يا در شبكه غير مجاز توزيع مي شود ، مخاطب را به پيگيري موضوع و استفاده از اين محصولات ترغيب مي كنند .

7-1- حمايت از گروههاي هنري متعهد

2- مسئوليت رسانه ملي :

 مهم ترين مسئوليت رسانه ملي ، ايفاي نقش موثر در شكل گيري هويت مقاومت و جريان هاي قوي پاد فرهنگي ، براساس هويت اسلامي – ايراني است كه در اين زمينه مي تواند اقداماتي مانند اعتماد سازي ، آگاهي بخشي و توليد برنامه هاي ايجابي برنامه هاي ارائه دهد كه زمينه ساز اصلاح روابط خانوادگي و ترويج ارزش هاي اخلاقي باشد .

3- مسئوليت حوزه هاي علميه:

 در جايگاه يكي از مهم ترين پايگاههاي هويت بخش و مهم ترين گروه مرجع منوط به توانمند سازي نيروي انساني مبلغ ، ارتقاي سازمان ، اصلاح روش ها و تدوين محتواي مورد نياز است .

4-مسئوليت نخبگان :

انتظار آن است كه نخبگان براي همه محصولات فرهنگي پيوستي تحليلي تدوين و فضاي بحث و گفتگو درباره اين محصولات را غني سازي كنند .

رسانه ملي و ديگر رسانه ها مي توانند فرصت لازم را براي بحث و بررسي نخبگان فراهم سازند .

۵- مسئوليت نهادهاي مردمي :

مسئوليت نهادهاي مردمي آن است كه در ارتباط با نخبگان و روحانيت به حساسيت هاي فرهنگي و اجتماعي و مسئوليت هاي ديني خود واقف شوند و با ارائه طرح هاي ابتكاري،  خانواده را براي آشنايي فرزندان با لذت هاي معنوي پايدار توانمند سازند .

۶- مسئوليت خانواده :

خانواده با پيگيري ارتقاي آگاهي و رفع موانع تربيت ، تقويت پايگاه هويت بخش و نظارت بر حوزه مباحات ، ارتباط با پايگاههاي هويت بخش و مطمئن و ارتباط با خدا ، مي تواند مسئوليت فرهنگي خود را در قبال اعضا و در برابر اجتماع به نحوي نسبتا مطلوب ايفا كند .

منبع :

خانواده و مصرف كالاهاي فرهنگي جديد (بيانيه تحليلي دفتر مطالعات و تحقيقات زنان به مناسبت روز زن )‌، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان مركز مديريت حوزه هاي علميه خواهران ، خرداد ماه 1389.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : مشاور مذهبی
تاریخ : سه شنبه 15 اسفند 1391
زمان : 20:43


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.